کاروان گلها
حاوی بهترین غزلیات شورانگیز از شعرای نامی ایران

امروز عید ماست ، که قربان او شدیم

اکنون شویم شاه ، که دربان او شدیم

چندان غریب نیست که باشد غریب دار

این سرو ماه چهره ، که مهمان او شدیم

ای باد صیح ، بگذر از ما سلام کن

بر روضه ای که عاشق رضوان او شدیم

فرخنده یوسفی است که زندان اوست دل

زیبا محمدی است که سلمان او شدیم

این خواجه از کجاست ؟ که < طوعا > و < رغبتا >

بی کره و جبر بنده فرمان او شدیم

تا ما گدای آن رخ و درویش آن دریم

ننشست خسروی که ز سلطان او شدیم

گفتم : ز درد عشق تو شد < اوحدی > هلاک

گفتا : چه غم ز درد ؟ که درمان او شدیم

جمعه 11 شهريور 1390برچسب:شعری از اوحدی مراغه ای, دیوان اوحدی مراغه ای, :: 10:42 ::  نويسنده : خلیل رنجبر

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

باسلام و درود بر شما کاربر عزیز، ورود شما را به این وبلاگ خوش آمد عرض میکنم ، اين وبلاگ مجموعه اي از اشعار نامی شعرای ایران مي باشد. امیدوارم مطالب این وبلاگ مورد استفاده شما قرار گیرد اميد است قدمي كوچك در جهت اشاعه ي فرهنگ و ادبیات ایران زمین بر دارم . این وبلاگ در پايگاه ساماندهي وزارت فرهنگ اسلامي ثبت شده است.
آخرین مطالب
نويسندگان




Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت